- چوبک زن
- آنکه چوبک زند، مهتر پاسبانان، کسی که در هنگام سحر ماه رمضان برای بیدار و هوشیار کردن مردم چوبک میزده
معنی چوبک زن - جستجوی لغت در جدول جو
- چوبک زن
- کسی که با چوبک به چیزی بزند، آنکه با چوب به کسی یا چیزی بزند، طبل زن، دهل زن، چوبکی، نوبت زن، نوبتی،
برای مثال که بر ما تا زمانه چوب زن بود / فلک چوبک زن چوبینه تن بود (نظامی۲ - ۲۰۰)
- چوبک زن ((بَ زَ))
- دهل زن، طبل زن، مهتر پاسبانان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه با چوب به کسی یا چیزی بزند، چوب زننده،
نوازندن دمبک
کتک زدن، قیمت گذاشتن و تقویم اجناس از طریق حراج. توضیح در موقع حراج شخصی که عهده دار فروش کالاست دو قطعه چوی را که در دست دارد بر هم می زند و آخرین بهای پیشنهاد شده را با صدای بلند اعلام می کند
جستن خیز برداشتن، چمباتمه زدن
زانو زدن
بگوشه چشم اشاره کننده، چشم زخم زننده، جادوگر ساحر
سرپا نشستن، چمباتمه زدن
کسی را با چوب کتک زدن
کنایه از قیمت گذاشتن و به فروش رساندن اجناسی از طریق حراج، حراج کردن جنس
کنایه از قیمت گذاشتن و به فروش رساندن اجناسی از طریق حراج، حراج کردن جنس
((زَ دَ))
فرهنگ فارسی معین
کتک زدن، قیمت گذاشتن و تقویم اجناس از طریق حراج، حراج چیزی را زدن آن راحراج کردن یا بسیار ارزان فروختن
افزاری چوبین یا آهنین که بدان پنبه دانه را از پنبه جدا کنند
ابزاری که با آن پنبه دانه را از پنبه جدا می کنند، چوب کش
افزاری چوبین یا آهنین که بدان پنبه دانه را از پنبه جدا کنند